استادیار، دانشگاه دولتی شاهد، تهران، ایران
چکیده: (234 مشاهده)
مسأله استفاده ناشایست از حقوق یا به اصطلاح سوء استفاده کردن از حق در گذشته و در جوامع بسیط و ساده به دلیل اینکه تزاحم حقوق و روابط اجتماعی کمتر بوده است بیشتر در یک مسأله یعنی در روابط بین مالک و همسایگان مطرح بوده است اما امروزه در هر حوزه ای اعم از حوزه حقوق تجارت، حوزه قراردادها، حوزه خانواده، حوزه آیین دادرسی مدنی و... امکان سوء استفاده از حق وجود دارد در حالیکه در نظام حقوقی امروزه ایران از یک سو این مفهوم محدود به اصل کلی 40 قانون اساسی و منحصر در روابط مالک و مجاور درماده 132 قانون مدنی است و از سوی دیگر در ادبیات حقوقی و آراء قضایی، برداشت های پراکنده و موردی از این مفهوم میشود. لذا نیاز است به این موضوع فراتر از یک مفهوم محدود و موردی و بر اساس استباط های شخصی از اصل و ماده قانونی فوق¬الذکر نگریسته شود. به همین دلیل این نوشتار به دنبال ساماندهی چهارچوب نظری و کاربردی برای مفهوم سوء استفاده از حق است. مهم¬ترین یافته این پژوهش همانا مطرح نمودن این مفهوم به عنوان یک نظریه علمی است چنانچه با ارائه تعریف دقیقی از نظریه سوء استفاده از حق، بیان برخی از اهداف و ویژگی های این نظریه، طرح معیارهایی برای آن، تفکیک آن از نهادهای مشابه و بررسی برخی از مصادیق در نهایت چهارچوب نظری – کاربردی از نظریه سوءاستفاده از حق ارائه نموده است تا پژوهشگران حقوقی و کاربران قضایی بتوانند با درنظر گرفتن معیارهای این نوشتار در حوزه های مختلف حقوقی و پرونده های قضایی، سره را از ناسره تشخیص و تمیز دهند. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی بوده و مبتنی بر گردآوری اطلاعات از طریق ابزار نکته نویسی از کتب، مقالات و... بوده و با روش تحلیل منطقی-عقلایی، داده های پژوهشی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1402/4/5 | پذیرش: 1402/3/10 | انتشار: 1402/3/10