کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بروجرد، بروجرد، ایران
چکیده: (208 مشاهده)
حق یکی از اساسیترین مباحث امروز و دغدغههای فکری نسل حاضر است. با توجه به اهمیت و جایگاه ویژه مقوله حق و اهمیت حفظ حقوق دیگران و فطرت انسانی که برای جلوگیری از سلب و اسقاط حق در جامعه وجود دارد؛ پژوهش حاضر تحت عنوان مبنای حقوق قابل اسقاط و غیرقابل اسقاط به رشته تحریر در آمده است. از طرفی سلب حق از موضوعات مهمی است که در مباحث فقهی و حقوقی و موضوعات گوناگون مورد توجه قرار گرفته است. اگرچه در مباحث فقهی و حقوقی همانند بسیاری از مباحث دیگر مثل بیع، خیارات و. . . فصل مستقلی را از سلب حق نمی بینیم اما جای پای این بحث در بسیاری از مباحث مشاهده میشود و این امر نه تنها به واسطه ضرورت نظری و علمی است که به دلیل ضرورت عملی و اجتماعی نیز هست که وجود داشته و دارد. روش انجام توصیفی-تحلیلی و از حیث شیوه گردآوری دادهها کیفی میباشد. اطلاعات مورد نیاز طریق مطالعات کتابخانهای و مستندات قبلی و مراجعات سازمانی جمعآوری میگردد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که، قانون مدنی در ماده 959 به این قضیه پاسخ داده است.از مفهوم این ماده و دیگر مواد قانونی، این نتیجه به دست میآید که انسان حق سلب را در حالت جزئی دارد. اما این یک قاعده نیست. یعنی نمیتوانیم بگوییم هر حقی با جزئی شدن قابلیت سلب پیدا میکند و چهبسا مواردیکه در قانون از آنها تعبیر به حق شده است اما بهرغم جزئی بودن، قابلیت سلب را ندارند که علت آن مورد بحث قرار گرفته است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1402/4/19 | پذیرش: 1401/9/10 | انتشار: 1401/9/10